میعاد

ان الله لا یخلف المیعاد

میعاد

ان الله لا یخلف المیعاد

18 آبان 1391

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

17 آبان 1391

" و هیچ نبشته نیست که آن به یکبار خواندن نیارزد ! "


تاریخ بیهقی, مجلد شش .. .


پ ن : نبشته  ؛ فکر , گفتمان , آدم !

15 آبان 1391

جلو دانشکده دندانپزشکی بنر زده اند : "سبک زندگی ... سخنران : دکتر رحیم پور ازغدی "


 پی نوشت متفرقه :

 

1- امروز چند بار برای استاد محترم برنامه ی فشرده ی سال قبل را مرور کردم. نمی خواستم کم کاری های سایر اعضای گروه را بشمارم , اما همین که صورت کارهای انجام شده را گفتم , خود بیانگر واقعیت بود و جالب اینجا که بار عصبانیت ایشان ناشی از بی نظمی دیگران به سر بنده فرو ریخت ... البته ناخواسته بود و بعد سعی فرمودند که جبران شود .


2- به نظرم ما بیش از اینکه به " سبک زندگی " بپردازیم به سبُک زندگی کردن مشغول می شویم و این سبُک زندگی کردن در بیشتر شئون رفتارمان هست .به جز بعضی جاها که در آن عجیب دقت نظر ناسالم داریم .مثل چشم و هم چشمی ها .همین است که  سبک زندگی اصلا برایمان مهم نیست .همین است که حضرت آقا وقتی می خواهند در مورد جنگ و تحریم و استقامت در راه خدا و صبر بر سختی ها صحبت بفرمایند و شاهد بیاورند از قرآن که "هذا ما وعدنا الله و رسوله ! " در جمع همه ی اقشار مردم نمی فرمایند یک جمع گزیده تری را انتخاب می کنند .یک سبک زندگی که نزدیک تر باشد به اصل مطلب . به تقوا .


3- زمانی ده گفتار را می خواندیم... گفتار تقوا را تمام کرده بودیم  و به زعم خودم , تر و تمیز مباحثه شده بود . بعد از مدتی یک خطایی کردم .یک جور برنامه ریزی شلخته داشتم که منجر می شد به اشتباهاتی.پدرم سلمه الله پرسیدند : ده گفتار را خوانده ای ؟ 

-با خوشحالی گفتم : بعععله .. دست کم گرفتید ما رو بابا جان!

- فرمودند : " دوباره بخوان . بذار دم دستت هر از گاه بخوان...تقوا بدون نظم نمی شود. با تنبلی هم جور نیست. "


4-  از فضل پدر مرا هیچ حاصل .. نزدیک صفر کلوین  .


5-به نظر شما سبک زندگی علوی چیست ؟

چه مشخصاتی دارد ؟

چه صفاتی از صبح تا شب به جلوه می آمدند در وجود حضرت ؟

مگر میدان جهاد و کرسی قضاوت چند سال از عمر حضرت را به خود اختصاص داده که همیشه  تنها به این دو پرداخته می شود. معمولا هم وقتی قضاوت عادلانه ایشان را به خاطر می آوریم که به احقاق حقوق خودمان مربوط می شود .. نه حقوقی که دیگران به گردن ما دارند ..


6 - این پست را برای موضوع مباحثه ی این هفته نوشتم .

      نظر دوستان حتما کامل کننده و راه گشا خواهد بود .

      اگر کتاب خاصی مورد نظر هست اشاره بفرمایید .  

    

14 آبان 1391

یا دلیل من لا دلیل له ...



دلیل روی تو هم روی توست سعدی را

چراغ را نتوان دید .. جز به نور چراغ !

13 آبان 1391

پرده اول :

صد وبیست و چهار هزار نفر همراه رسول الله ..

پیاده و سواره به حج آمده اند تا همراه باشند با آخرین حج آخرین رسول !

- یکبار فکر کن به اینکه عددی مثل بیست و دو هزار این میان وجود دارد تا ببینی جمعیت چقدر عظیم بوده -

به غدیر که می رسند , جبرئیل نازل می شود : " بلغ ما انزل الیک من ربک " .

رسول الله می فرماید : کاروان ها بایستند . همین جا .. در غدیر !

سه روز طول می کشد تا آنها که پیشتر رفته اند بازگردند و آنها که عقب مانده اند, برسند .

سه روز  جمعیت زیر آفتاب سوزان شبه جزیره مانده ..

برای اینکه امین وحی فرموده :  " بلغ ما انزل الیک  من ربک"


پرده ی دوم :

جهاز اشتران را روی هم می نهند. رسول الله بر فراز می رود.

رویشان را به چهار سوی جمعیت می گردانند

و از آن دورترین افراد می پرسند : "صدای مرا می شنوید ؟! "

پس می فرماید : 

" یا معاشر الناس

هان ای گروه مردمان

إنه آخر مقامی فی هدا المشهد

 این آخرین بار است که در اجتماعتان ایستاده ام.

فاسمعوا

پس بشنوید سخنم را

وَ أَطیعوا

 و اطاعت کنید 

وانقادوا لامر الله ربکم ... " *

و فروتنی کنید برابر فرمان پروردگارتان !

پس ابلاغ فرمود آن پاره از وحی را که اگر ابلاغ نمی فرمود, تمامی رسالتشان ناتمام می ماند.. رسالتی که سختی روزها و شب های شعب را به همراه داشت.

دردناکی شهادت حمزه را در احد.

به خاطر ادای این رسالت, کودکان طائف پیشانی اش را با سنگ آزرده بودند در حالی که هیچ یاوری در برابرشان نداشت.همه ناتمام می ماند اگر این آخرین وحی را  به مردمان نمی رساند !


پرده ی سوم :

سیاهی شب .. چادر خاک آلوده ی مادرم را از سیاهی چشم نامردمان پوشانده  .

دست گرفته به پهلویش و یکی یکی .. خانه ی مهاجر و انصار را دق الباب می کند .

می پرسند : "که هستی ؟ چه می خواهی ؟ "

پاسخ می دهد :

" انا فاطمه .. بنت رسول الله

من هستم . دختر پیامبرتان !

جئتک مثتغیثه ...

استغاثه کنان آمده ام نزد شما

فریادرسی می جویم که آمده ام . "

یا غیاث المستغیثین ..

گفتند : " ما در غدیر خیلی دور بودیم از پدرت .

نشنیدیم صدایش را که در مورد شوهرت چه گفت"


پ ن :

* خطبه ی غدیر .

غدیر عیدیست که میان چهره های نازنین و دوست داشتنی,دلت کنج خلوتی می جوید برای اشک ریختن ..