-
۲۰ بهمن 1390
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1390 00:06
ابراهیم خلیل الرحمن پروردگارش را چنین معرفی می کرد برای قوم بت پرست : « الذی خلقنی فهو یهدین و الذی یطعمنی و یسقین و اذا مرضت فهو یشفین » او که مرا آفرید .. راه نمود .. خوراک داد .. و نوشاند پس چون بیمار شدم .. علاج نمود. و همین درک حضور است که باعث شده اولیای خدا به اندکی از این دنیا خشنودند و راضی و شاکر .. و هر چه...
-
۱۷ بهمن ۱۳۹۰
سهشنبه 18 بهمنماه سال 1390 00:03
دلم نماز جماعت های خانه را میخواهد که در سجده آخرش بخوانی : یا خیر المسوولین و یا خیر المعطین! ارزقنی و ارزق عیالی من فضلک الواسع فانک ذو الفصل العظیم
-
۱۶ بهمن ۱۳۹۰
شنبه 15 بهمنماه سال 1390 23:24
الحمدلله الذی رزقنا من قبل ... صبح با خودم فکر میکردم که می شود انسان مقام را برای خدا بخواهد .. برای خدمت یا نمی شود ؟! به نظرم نمی شد .. شرک وجود داشت در این مقام خواهی .. برای خدمت باید توفیق خواست نه مقام. بعد از ظهر رفته بودم اتاق استادم ... روی میز کاغذی بود با چند فعل عربی .. دقیق که شدم نوشته بود : اخر ما یخرج...
-
۱۰ بهمن۱۳۹۰
سهشنبه 11 بهمنماه سال 1390 01:19
بعضی آدم ها را می توان دوست داشت .. اگر چه فرسخ ها فاصله در میان باشد. اگر چه هیچ گیرنده و فرستنده ی صدا و سیمایی میان این جاده های خالی نرسته باشد . می توان لطافت ایمان بعضی آدم ها را حتی ... از زیر قشر ضخیم و چرکین این روزگار حس کرد . می دانی ... من این روزگار را خیلی دوست دارم اگر چه که چرکین است و اگر چه که خون...
-
۹ بهمن ۱۳۹۰
یکشنبه 9 بهمنماه سال 1390 21:53
لیسئل الصادقین عن صدقهم ... می دانی.. گاهی چنان احساس ضعف می کنم که زانوانم سست سست می شود بی حس و کرخت . تو ایستاده ای شاخه گلی به دست .. من دستانم را می گیرم به زانوهایم تا بلکه میان این همهمه های وحشی بشنوم آواز گل سرخ تو را چشمانم پیش تر دویده اند به سویت اما قدم هایم رمق آمدن ندارند القصه ... حکایت همان است که...
-
۴ بهمن ۱۳۹۰
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 14:35
غریب است و غمش مفهوم دارد . نشان از مادری مظلوم دارد. . پ ن : مثل امروزی که سالروز شهادت حاج همت با شهادت امام غریب یکی شده بود.. طلائیه بودیم .. صلاه ظهر به فکه رسیدیم رو به مشهد زیارت نامه خواندم . هفته بعد هم زیر قبه امن امینش به نیابت از همه شان نماز زیارت . پ ن : شکست عشقی ست که شیشه قلب را تیز تر می کند. من فکه...
-
۳ بهمن ۱۳۹۰
دوشنبه 3 بهمنماه سال 1390 22:29
ضامن چشمان آهو ها ... به دادم می رسی ؟!
-
۲ بهمن ۱۳۹۰
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 15:20
" اویس.. من از تو غریب ترم ... "
-
۲۹ دی ۱۳۹۰
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 23:56
شب جمعه ای بود . بابا زندگی " سردار کابلی " را برایم می گفت . شب جمعه ایست .. تمام نمی شود . دلم می خواهد قم باشم ... اسم آدم هایی را بشنوم که می شود از آنها آموخت . تنم می لرزد وقتی به این فکر می کنم که شاید روزی محروم باشم از شنیدن نام هایشان . بوسه ات پلی ست که غنچه های مرا تا قلمروی گل رهنمون می شود و...
-
۲۷ دیماه ۱۳۹۰
سهشنبه 27 دیماه سال 1390 23:00
شهادت، کارت ورود میهمانان اختصاصی به تالار وحدت وجودست... احمد عزیزی پ ن : یک بار در میقات شعار موساد را نوشتم مبنی بر اینکه تا اختیار جان آدم ها را در دست کسی نبیند او را نمی کشد. تیتر گاردین را که دیدم حکایت آن مرد عرب به خاطرم آمد .. که در بحبوحه صفین آمده بود نزد عمار تا بپرسد علی حق است یا معاویه و عمار پرچم هر...
-
۲۷ دیماه ۱۳۹۰
سهشنبه 27 دیماه سال 1390 22:44
دلم تنگ است برای فکه .. همین . و حرف هایی که امضا داده ام هیچ گاه ننویسم .
-
۲۱دی۱۳۹۰
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 00:16
بکشید ما را .. ملت بیدارتر می شود. «لحظه مرگ برای مؤمن، شیرینترین لحظههاست، چرا که ما در این دنیا آرزو داریم چشممان به کربلا بیفتد، ولی در لحظه مرگ همه چهارده معصوم ـ علیهماالسلام ـ به دیدار مؤمن میآیند» مفسر قرآن
-
۱۶ دی ۱۳۹۰
جمعه 16 دیماه سال 1390 14:46
صبح ها کنار ساختمان رآکتور باران می بارد. * هر روز صبح .. خوشحال خوشحال.. راهم را به سمت باران کج می کنم ... نگاهی به اسم تو می اندازم - روی ساختمان رو به رو - سلام می دهم به اسمت و می روم. الناس نیام و اذا مات النتبهوا ... ما خوابیده ایم و تو جاودانه بیداری . *میعان بخار آب دودکش ها ..
-
۱۳ دی ۱۳۹۰
چهارشنبه 14 دیماه سال 1390 00:08
هر چه می خواهد بگوید هر که می خواهد.. باور کنند یا نه .. من برای آنها که برایم عزیزتر از جان هستند شهادت آرزو می کنم . اگر چه تو نیک می دانی دنیا بعد از دوستانت برایم به مرگ شبیه تر خواهد شد . پ ن : آی عشق بیا بساطت را جمع کن . نسل پشت نسل تنها امتحان پس می دهیم .. جز همان کهنه خریداران مشتری تازه ای نیست .
-
۱۱ دی ۱۳۹۰
یکشنبه 11 دیماه سال 1390 19:13
تا از خودی خود نبریدند عزیزان چون نی به مقامی نرسیدند عزیزان " این انقلاب و ملت ایران هم مثل مولاى خودشان امیرالمؤمنین، مظلوم و درعینحال مقتدرند و به فضل پروردگار مثل امیرالمؤمنین در همه صحنهها پیروز هم خواهند بود. " پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهى دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم...
-
۵ دی ۱۳۹۰
چهارشنبه 7 دیماه سال 1390 21:20
۱...۲...۳.. پیش نوشت : اگر بنویسم نزدیک است حالم به هم بخورد بس که آدم های اطرافم عشق مهاجرت شده اند می دانی چه حالی دارم ؟! طرف امروز می گفت : بلا نسبت شما هر کسی که بتواند جای دیگری جز این کشور زندگی کند.. باز هم بخواهد داخل ایران بماند احمق است . نگاهی هم به من کرد و با پوزخندی باقی حرفش را خورد . تو نیک می دانی که...
-
۱ دی ۱۳۹۰
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 23:21
ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد کاندرین سایه قرار دل شیدا باشد .. و "در این مسافرخانه فرهاد کش که هر شب جنازه باد کرده ی آرزویی را به تشییع تخیل شیرین می برند", من هنوز میان دو دست تو مانده ام . و " کانی نفسی واقفه بین یدیک و قد اظلها حسن توکلی علیک ..." و سایه ِ امن و مرطوب کارگزاریت زیر آفتاب...
-
۳۰ آذر ۱۳۹۰
چهارشنبه 30 آذرماه سال 1390 22:55
زخمی پاییز های انتظار ... پ ن : اگر دل داشتم می بردی از من ..
-
۲۹آذر ۱۳۹۰
سهشنبه 29 آذرماه سال 1390 21:07
شب یلدا ی غمم را سحری پیدا نیست... شب بود و کنار پنجره ب ایستاده ودم. امتداد دامان اشراقی قبه الخضرا به ساحلی مواج از سیاهی غلیظ. می رسید .. هوای صورت های بارانی کنار پنجره گرا می داد : آنجا بقیع ست . جان بود که با اشک ها به لبم می رسید و با زمزمه ها جاری می شد که : و قبورکم فی القبور تقارن لب و اشک و قبر شما شیرین...
-
۲۴ آذر ۱۳۹۰
پنجشنبه 24 آذرماه سال 1390 21:14
خط بر جریده گل و گلزار می کشی... دردل دشتی خشک .. دربیابانی گرم.. زیرتیغ خورشید.. دورترازلب آب.. تب پرآب فراتی پیدا.. پیش چشمانی مات.. اهل بیتی جمعند.. مثل پروانه به گردشمعند. آن طرف درتب نخلستان ها مردمی پنهانند... مثل نخلستانند.. همگی میبنند.. همه ازدور تماشگر آن بزم و خدایا دل آن پهنه چه رازاست؟ مگردشت حجاز است .....
-
۲۱آذر ۱۳۹۰
دوشنبه 21 آذرماه سال 1390 22:24
بحر خمینی هستم ... دلم نمی آید بحر طویل را بنویسم ... پ ن : فکر کن حال و حوصله چک میل نداشته باشی بس که اتلاف عمر می کنند ... فکر کن از غریبی هیچ کس نباشد که نفست را بفهمد... بعد تازه برای خودت آزیترو و سیتریزین و ازین نقل و نبات ها تجویز کرده باشی و البته استراحت مجبوری بعد .. امامه را بعد از ۹ سال توی فیس بوک پیدا...
-
۱۹ آذر ۱۳۹۰
شنبه 19 آذرماه سال 1390 21:17
ای سر خونین که با ما هم جواری می کنی باز هم در یاری دین پافشاری می کنی غیرت الله! غیرتت نازم که بعد از مرگ هم با سر از ناموس قرآن پاسداری می کنی پ ن : این دو بیت را باید بعد از بحر طویلی خواند که بعدا خواهم گذاشت پ ن : من این سایه را مستدام می خواهم پ ن : ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم ... من می دانم .. تو هم می دانی...
-
۱۸ آذر ۱۳۹۰
جمعه 18 آذرماه سال 1390 16:50
السلام علی النسوه البارزات ... کنار جاده سبز بهاران زنی با لاله هایش غرق باران ... پ ن : شاید مردها با پاره شدن مشک سقا بیشتر اشکریز شوند .. بامصیبت علمدار .. یا شاید با شنیدن نیم نگاهی که اباعبدالله - افتاده در گودال قتلگاه - به خیام افکند .. من انگار نمی توانم از خیام بیرون روم تا شام غریبان شود .. بعد تازه صحرا را...
-
۱۶ آذر ۱۳۹۰
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1390 19:35
السلام علی الاجساد العاریات ...
-
۹ آذر ۱۳۹۰
چهارشنبه 9 آذرماه سال 1390 23:27
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد ... " هیچم و از هیچم واهمه نیست ذره ای که به دوازده آفتاب کفن پوش دل بسته است .. " " گنجشک و جبرئیل سید حسن حسینی " پ ن : دیروز سالروز شهادت دکتر شهریاری بود. پ ن : امروز شانه هایم سنگین شدند از یک کلید که رفت توی جیبم . .. پ ن :فردا سالروز شهادت مدرس رحمه الله علیه...
-
۹ آذر ۱۳۹۰
چهارشنبه 9 آذرماه سال 1390 00:51
زیرشمشیر غمش رقص کنان باید رفت ... " امام علیه السلام در طول سفر کربلا خدا را تنها تکیه گاه خودش می داند و همواره این مطلب توحیدی را اعلام میکند.در دومین سخنرانی خود در روز عاشورا، پس از آن که هر دو سپاه آماده نبرد شدند، خطاب به سربازان عمرسعد فرمود: «…إسمعوا قولى ولا تعجلوا… «فأجمعوا أمرکم وشرکائکم ثمّ لایکن...
-
۷ آذر ۱۳۹۰
دوشنبه 7 آذرماه سال 1390 23:56
از فراسوی ازل تا ابد ای حلق بریده می رود دایره در دایره پژواک صدایت "عزاداری و بیان فضائل اهل بیت، نمونهای از یاد نیکی ست که خدا به پیغمبرش میفرماید : و رفعنا لک ذکرک. ت وجه دلها به اهل بیت، نمونهای از دعای ابراهیم است که از خدا خواست تا دلهای مردم را به سوی خاندانش سوق دهد. فاجعل افئدة من الناس تهوی الیهم ....
-
۶ آذر ۱۳۹۰
یکشنبه 6 آذرماه سال 1390 23:44
مبادا نینوا در ما بمیرد ... فلئن اخرتنی الدهور و عافنی عن نصرک الدهور و لم اکن لمن حاربک محاربا و لمن نصب لک العداوه مناصبا فلاندبنک صباحا و مساء ولابکین لک بدل الدموع دما اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت.. ومُقدَّرات الهى مرا ازیارىِ تو بازداشت.. ونبودم تابا آنها که باتو جنگیدند بجنگم و باکسانیکه باتو اظهاردشمنى...
-
۵ آذر ۱۳۹۰
شنبه 5 آذرماه سال 1390 22:49
به نام خدایی که کربلا را آفرید تا ما وطن داشته باشیم . اللهم الرزقنا شفاعه الحسین یوم الورود ... پ ن : وقتی درصحنه حق وباطل نیستی وقتی که شاهدعصرخودت نیستی وشهیدحق وباطل جامعه ات نیستی هرکجاکه خواهی باش چه درنمازایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی هردویکی است دکتر شریعتی
-
۴ آذر ۱۳۹۰
جمعه 4 آذرماه سال 1390 22:58
چون عشق حرم باشد .. سهلست بیابان ها تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها تا خار غم عشقت آویخته در دامن کوته نظری باشد رفتن به گلستانها گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید چون عشق حرم باشد سهلست بیابانها پ ن : به آیه های نور که در قلب مادرم تابیدند سوگند می خورم که سر میگذارم به راه تو تا...