مبادا نینوا در ما بمیرد ...
فلئن اخرتنی الدهور
و عافنی عن نصرک الدهور
و لم اکن لمن حاربک محاربا
و لمن نصب لک العداوه مناصبا
فلاندبنک صباحا و مساء
ولابکین لک بدل الدموع دما
اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت..
ومُقدَّرات الهى مرا ازیارىِ تو بازداشت..
ونبودم تابا آنها که باتو جنگیدند بجنگم
و باکسانیکه باتو اظهاردشمنى کردندخصومت نمایم
(درعوض) صبح وشام برتو مویِه میکنم
وبه جاى اشک براى توخون گریه میکنم
(زیارت ناحیه مقدسه)
اللهم انى اعوذ بک من قلب لا تخشع و عین لا تدمع ...
به تو پناه می برم از دلی که خاشع نمی شود و چشمی که نمی گرید
پ ن :
پدرم کلام تو را به گوشم خواند
که فرموده بودی
ما یک ملت گریه ی سیاسی هستیم ..