میعاد

ان الله لا یخلف المیعاد

میعاد

ان الله لا یخلف المیعاد

بهاریه

 دیروز تلفنی به مامانجون تبریک عید را می گفتم  .

 گفتند : "مادر انشاالله به حق علی سال خوبی داشته باشی "

بزرگان عرفان و اخلاق شیعه رمضان را ماه حسابرسی و محاسبه ی یک ساله دانسته اند  

و عید فطر را اول سال سالک و آغاز سال بعد. 

جالب اینجاست که در این وادی هر چه بیشتر بندگی کنی رزق روحت بیشتر می شود .

به خواندن و دانستن نیست تا هر چه بیشتر در این باره بخوانی و بدانی ..  

بهره ی معنویتت  هم بیشتر شود. 

به بندگی کردن است . به عمل صالح خالص داشتن ... 

به عمل کردن آن چیزهاییست که به آن ها علم داری ! 

 گواه آن هم این که گاهی سخن اولیای خدا را از یک فردی می شنوی که سواد ظاهری ندارد اما سرمایه ی بندگی دارد  !!!  

اینجا همان وادیست که اگر حقیقتا اهل عمل باشی .. استادش خود پی شاگرد می آید . 

  

 پ ن : " بیا تحویل بگیر این سالی رو که برای ما ساختی .. "

عید سعید فطر 1433

یار نادیده سیر، زود برفت ... 

 

 بلبلی زار زار می‌نالید

بر فراق بهار وقت خزان

گفتم انده مبر که بازآید

روز نوروز و لاله و ریحان

گفت ترسم بقا وفا نکند

ورنه هر سال گل دمد بستان

روز بسیار و عید خواهد بود

تیر ماه و بهار و تابستان

تا که در منزل حیات بود

سال دیگر,که در غریبستان ؟!

 

پ ن : الوداع ای زمان طاعت و خیر

و لیس لی احد سواک و لا لاحد اسئله غیرک .. 

۲۸ رمضان الکریم ۱۴۳۳

 

  

سویــدای دل مـــن تــا قــیامت   

 مباد از شوق و سودای تو خالیکجا ... 

  

پ ن : حرف هایی بود برای نوشتن که تاریخ آن گذشت و ما آمرزیده شدیم از قطعی شبکه .. آمرزیده شدنی !  

       حالا  آنچه که حتما باید بنویسم این است که دیوان دلم به تعداد اشعار قلبی همه ی عزیزان ورق خورد 

       و بقچه ای که پیش حضرت گستردم, به اندازه ی لباسهای همگی تان خالی بود ..  

        گفتم که از زندان آمده ایم و خلاصه ... 

        بشوی و خلعت فرست و مپرس . 

 

پ ن : هفدهمین دوره ی آموزش مبانی اندیشه ی اسلامی  

       سر ظهر یا نیمه ی شب .. فرقی نداشت .

      بچه ها را که پروانه ی وجود اساتید می دیدم, چشمهایم از ذوق به اشک می نشست .   

      و از همه صعب تر آخرین سحر بود.