این محیط جدید بلاگ اسکای را دوست ندارم ...
اما نمیتوانم در میعاد را ببندم و بروم یک جای دیگر .
فرقی نمیکند ...
اثاث کشی وبلاگی هم حوصله می خواهد !
چه گزینه هایی روی میز هست ؟
وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین
رها کردن دنیا سخت نیست با ملکه شدن حس مرگ
بدست آوردن آغوشش هم دشوار نخواهد بود اگر ثانیه های عمر را در جستجویش بکاوی
همچنان که این خانه چون سنگ تیپا خورده ای مهجور می ماند ..
من به گذرا بودن این سرای ملون می اندیشیدم .
چه روزها و ساعت هایی که در بحبوحه ی شرایط عرفی یک نوعروس این صفحه را جستجو میکردم و نبود ..
از دوری خانه ای مجازی دلتنگ می شوم و پروا نمیکنم از روزی که باید رخت از خانه ی این دنیا ببندم .
خوش به حال حافظ که می گفت :
" چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم "