میعاد

ان الله لا یخلف المیعاد

میعاد

ان الله لا یخلف المیعاد

۲۲ خرداد 1391

 این جدایی از "محمد" مشکل است ..   

 

 

 

به قلم سوگند ..  

گاهی نوشتن ناممکن می شود . ازدحام لحظه ها نبضم را کند کرده . 

بغض چنگ انداخته و نفس فکرم را به شماره انداخته. 

نمی دانم کدام فکر را کجای دلم بگذارم . 

تنها سکونم طنین کلمات آن مهربان امام می شود که فرمود : 

"چون حلقه های بلا سخت به هم آید .. گشایش به در آید "

میان هیاهوی  کش .... دار تلاطم ها ی این چند روزه   

دوباره لبخندی معطوف شده به رویم .

"مهدیه"  است و  خنده هایش..

 و کوشش جاری در لحظه هایش  ..

و علاقه ای که سمت من ابراز می کند .. 

و اینکه گاهی فکر می کند باید برای هر  سوالش جوابی داشته باشم . 

 پرسیده بود :

 " چیه هدف ؟ بعد از دکترای بهترین دانشگاه دنیا .. بعد از بهترین زندگی در بهترین جاهای دنیا ..."  

 و من نمی توانستم بگویم  " الی ربک منتهیها ..." .  

 نمی دانستم چطور بخوانم آیتی را که روزی عزیز معلم گرانقدری در یک بعد از ظهر پر از جنب و جوش و کلاس و درس و مشق به گوش جانم خوانده بود .. و تازه آن لحظه بود که دانستم پیش از  این هیچ نمی دانستم  این نشانه  را ,اگر چه که شنیده بودمش .. و اکنون نیز هیچ انجام نمی دهم این نشانه را اگر چه  که می دانمش...

و با این همه .. نمی توانم  هنوز گوینده اش باشم.   

زیر لب می گویم " کجاست دستی که تو را به دامن مکتب باز آورد ؟ "  

کجاست محبت پیامبر گونه ای که جبهه اش به سنگ کینه ی  کسانی آزرده شود که برای هدایت شان .. برای دعوت شان به توحید ..حریص است ..." عزیز علیه ما عنتم .. حریص علیکم " 

 

فی الجمله ..نپرس عزیزم . 

 نپرس .. 

 دست خودمان نیست اگر در بساط سور هم چشمهایمان تلمیح اشک دارند ..

اگر چه که هنوز دست اشک ها هم به دامن "مبعث" تو نرسیده .

 

 

 پ ن : نماهای نزدیک را بیشتر دوست دارم.

           افق درد های بیشمار در جان آدم می ریزد . 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد