صبح ها کنار ساختمان رآکتور باران می بارد. *
هر روز صبح ..
خوشحال خوشحال..
راهم را به سمت باران کج می کنم ...
نگاهی به اسم تو می اندازم
- روی ساختمان رو به رو -
سلام می دهم به اسمت
و می روم.
الناس نیام و اذا مات النتبهوا ...
ما خوابیده ایم و تو جاودانه بیداری .
*میعان بخار آب دودکش ها ..
حرام گشت ازین پس فغان و غمخواری
بهشت گشت جهان زان که تو جهان داری
سیه آن روز که بی نور جمالت گذرد...
این عکس که مال لبنانه
ولی عکس شهید اسلامه ..
چمران.