الهی کانی نفسی واقفه بین یدیک
و قد اظلها حسن توکلی علیک..
..
و اسئلک یا رب توبه نصوحا ترضاها...
از همین حالا دلتنگ مناجات عزیز شعبانیه ام .
خدایا این رمضان را آخرین رمضان عمرم مخواه .
قسمت آخر مختار نامه بود .
سناریوی مظلومیت شیعه را بدون تو پایانی نیست ..
پ ن : امتحانات تمام شد و خانوادگی رفتیم طرح ولایت .
مشغول پروژه سازمان هم هستم .
من او را دوست دارم
او هم مرا ..
من چمدان ها را دوست ندارم
اما او چرا .
من به چمدان ها عادت نمی کنم .
ولی او هرجا که بشود با چمدان ها دوست می شود .
در هر راه و گذری .
هوایی..
دریایی ..
ریلی و جاده ای ..
من چادر لبنانی ام را دوست دارم .
او هم چمدان ها را !
اینجا شهر آهوان گم شده ...
آهوانی به واویلایی عشق !
فرسنگ ها دویده و خسته ..
همه دست بر دامان او..
ضامن آهو ..
گشاده رو ..
شاید بوسه بر درج عقیق مهر ربانی زند به مهر ..
که رئوف است و رفیع و رافع ..
اینجا مشهد الرضاست .
حرم امن امینش .
اللهم تقبل منا زیارتنا