یا ذخر من لا ذخر له
اللهم اختم بعفوک اجلی
و حقّق فی رجاء رحمتک املی
و سهّل الی بلوغ رضاک سبلی
و حسّن فی جمیع احوالی عملی
الّلهمّ صل علی محمد و اله
و نبّهنی لذکرک فی اوقات الغفله
واستعملنی بطاعتک فی ایام المهله
وانهج لی الی محبّتک سبیلا سهله
اکمل لی بها خیر الدّنیا والاخره
*
۱-واژه واژه و سطر سطر روزها را که می کاوم می بینم جز از تو و جز از خودم درخواستی نکرده ام .
عاقبت از خود خواستن ها هم سطر های خالی دستانی بود که پیش کش تو می شد.
۲-حاشا لوجهک الکریم ان تخیبنی ...
۳- هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرفته و نمی رود و نخواهد رفت هیچ جایی
۷ فروردین ۱۳۹۰
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیایان تو داده ای ما را ...
* آرفکن را پی فرمولی می گشتم ...
رسیدم اول شعر هایی که قبل از میلادت گفته بودم
آبان ۸۵
خوش به حال همان روز
هنوز هم اختیارم را به دست شما سپرده ام .
هنوز ...
* یادت هست ؟!
از دلم گذشت...
"زمین از دلبران خالیست یا من چشم و دل سیرم ؟!"
* ای دلبر ما مباش بی دل بر ما
یک دلبر ما به که دو صد دل برما
نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما
یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
۷ فروردین ۱۳۹۰
سفر از پیش تو هر گز نتوانم ...
َوَ کَذلِک أنْزَلناهُ ءایاتِ بیِّنتٍ و أَنَّ اللهَ یَهْدی مَن یُرید ...
اینک رسیده است زخمی ترین بهار ...
از سیم خاردار
بر موج انفجار
اینک رسیده ست
زخمی ترین بهار
...
غیر از گدازه نیست
جز خون تازه نیست
این لکه های سرخ
بر روی شاخسار
...
از بوی نفت، گیج
بر پیکر خلیج
هر سو نشسته است
یک فوج لاشخوار
...
امواج بیم گشت
دُرّ یتیم گشت
در دامن عدَن
هر دُرّ آبدار!
...
آل سعود؟ نه
آل یهود...؟ نه
شیطان وحشی اند
این قوم نابکار
...
ای دست انتقام
وقت است از نیام
باری برآوری
طوفان ذوالفقار!
* محمد رضا ترکی