میعاد

ان الله لا یخلف المیعاد

میعاد

ان الله لا یخلف المیعاد

18 آبان 1393

امروز از عجایب غرایب بود که گذشت .روزی بود که غزلیات استاد سخن را می خواندم و بر وجودم نمی نشست . تمام صفحاتی را که از شدت علاقه گوشه هایشان تا خورده بود ، همان بیت ها که گاهی  لحظات یک روز پرکارم را از خویش می آکند ، همگی را نگاه می کردم و همچون پریانی ماورایی با من غریبی می کردند ! 

صعب روزی بود امروز که گذشت .

سفره ام را کنار خان شیخ اجل گشوده بودم  و از مهربانی خدایم همین بس که سفره  ی گشوده را تهی نپسندید و لقمه ای درک  در آن روزیم نهاد .

تلویزیون را ورق می زدم که استادی  فرمود " هر چیزی با مخالفش شناخته می شود .عقل همان است که جهل نیست و جهل همان است که در آن عقل یافت نمی شود، و عقل هم مراتب دارد و اگر چه در هر گام علم به حساب می آید ،مرحله به مرحله تکامل پیدا می کند . با همین قیاس ، عشق آن چیزی ست که نفس نیست و از نفس پرستی برنخاسته .هر آنچه که از نفس برنخاسته در هر مرحله ای که باشد عشق است ، و با طی مراتب کامل تر می شود.

به همان مصرع سعدی رسیدند که :

هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظر است

عشق بازی دگر و نفس پرستی دگر است  *


پ ن :  همان غزلی که بر وجودم نمی نشست .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد